به نظر شاید بتوان دو موضوع را در خصوص آقای یزید مطرح داشت، نخست اینکه کشته شدن آقای حسین را منع نداشتهاند و دوّم که شاید مهلکتر از مورد نخست باشد مجال دادن به گستاخانی از این سلسله است، گویا نخستین سوگواری تاریخ را برای آقای حسین آقای یزید گرفته است، به گمان ما این موجودات وقیح و رذل و گستاخ هستند. به نظر خونخواهی قتل قصاصگران خون آقای عثمان خلیفهٔ سوّم(آقای ابن ملجم) نیز در موضوع کربلا مطرح است شاید از نظر برخی از ایشان که اکنون به نام خوارج شهره شدهاند چنین نظر داشتهاند که آقای معاویّه نباید با آقای علی صلح میداشت. در مجموع چنین گمان بردهایم. یازده جمعه نوزده آذر هزار و چهارصد شمسی.
دسته: سلسله
کودتا بر علیه دولت آقای مصدّق
آیا عدم حمایت ایالات متّحدهٔ آمریکا از کودتا بر علیه دولت آقای مصدّق باعث شکست پروژهٔ کودتا میشد، تا آنجا که به گمان ما رسیده است گویا آقای کاشانی هم از دربار هم از سفارتهای بریتانیا و ایالات متّحدهٔ آمریکا در خصوص اجرای کودتا وجه دریافتی داشتهاند، در کفههای طرازو برنده و بازندهٔ این حکایت چه کسانی هستند، پیشتر در این خصوص اشاره یا اشاراتی احتمالاً شده است، بازنده را شاه گمان بردیم و برنده را آقای مصدّق، طرازوی این سنجش چیست، آیا نه اینکه آقای مصدّق از هدف خویش در قبال جامعه باز ماندهاند به شکلی بی بازگشت، آیا کمی انعطاف در آن سه روز که در نهایت به سقوط دولت ایشان انجامید نتیجهای بهتر به بار نمیآورد، آقای محمّد رضا شاه پهلوی پس از آن وقایع بیست سال طول کشید تا به جایگاه دولت آقای مصدّق برسند در خصوص نفت. استناد وقایع احتمالاً بر شنیدهها، مستندهای رسانهای و شاید مطالبی اجمالی و گذرا باشد، در مجموع چنین گمان بردهایم. یک و چهل دقیقهٔ بامداد چهارشنبه هفده آذر هزار و چهارصد شمسی.
آقای رضا شاه پهلوی
پسر رضا شاه از سرطان وقتی تقریباً هیچ جایی در دنیا برای ماندن نداشت از دنیا رفت، مصر گویا نخست برای افتادن آبها از آسیاب سکوت اختیار نمود و بعدها آقای محمّد رضا شاه پهلوی را آقای انور سادات پذیرفتند، به نظر دختر ایشان هم زمانی همسر آقای محمّد رضا شاه پهلوی بودند، مقصود ما میراث مانده است از شخصی که به گمان ما سرکوب و زندان و تمسخر و خیانت و جنایت و این قبیل پیشه کردند به هوای ساختن دژی برای خویش و فرزندانشان، آیا در این قومِ به گمان ما پوکِ منحرف چیزی افزونتر هست اگر فرو تر نباشد، در مجموع چنین به گمان ما رسیده است. دوازده و سی و هشت دقیقهٔ پنجشنبه یازده آذر هزار و چهارصد شمسی.