زبان فارسی

تعداد پاراگرف: 5

به گمان مناسب است برای شرایطی در زبان فارسی همچون “بوده اند” معادلی به کار بسته شود، به گمان «اند» خود در ریشه دلالت بر “اَن” یا همان مدفوع دارد گویی وضعییتی ایجاد شده باشد در گذشته از فعلی، و البتته به گمان اشاره بر تاثیر خوراک و سوخت و ساز انسان نیز دارد، 23:07 دوشنبه 21 شهریور 1401 سپتامبر 12 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار.

گمان می‌بریم دو کلمهٔ Do و Fuck در فارسی احتمالاً “کردن” را مترادف می‌گیرند، چند زبان در دنیا احتمال چنین هم طرازی در معنی را دارند، باغستان شهریار، ۲۲:۱۱ پنج‌شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۰.

شمول دسته‌های معرفت، فاشیسم و شرافت افزوده شد. چنین گمان برده‌ایم. “زبان” به عنوان افزوده شد. نه و سی دقیقهٔ جمعه بیست و شش آذر هزار و چهارصد شمسی.

پیشتر در خصوص توری سیاه رنگی که جلوی میکروفون در استودیوهای ضبط صدا قرار می‌دهند سخن به میان آمده است، نام آن توری “پِ‌گیر” است، ضرب و هجوم حرف پ را هنگام ادا نمودن کمتر می‌کند تا صدایی شفّاف‌تر به میکروفن و دستگاه ضبط کننده برسد، فارسی در طی قرن‌ها خود را صیقل داده است و به شکلی سُرانده است از پ به ف، حال عدّه‌ای یا از سر نادانی و یا نیّتی زاویه دار با صواب چه دانسته و چه ندانسته با ادّعای پاس داشت این زبان همراه با تعصّب اصرار در پ ادا نمودن نام آن و گفتن پارسی دارند که اگر فاصله کمتر از یکی دو متر باشد با آن حرارت شاید ترکش‌های ادای پ صورت مخاطبان ایشان را نیز مورد عنایت قرار دهد، چنین گمان برده‌ایم. دوازده و سیزده دقیقهٔ چهارشنبه هفده آذر هزار و چهارصد شمسی. شور و شوق به حرارت و تعصّب خشک و کور به تعصّب ویراست شد، “با آن شور و شوق به نظر و ظاهرْ تعصّب خشک و کور شاید ترکش‌های” شکلی از ادبیّاتی بریده افسار و پریشان داشت که حذف گردید. نه و بیست و نه دقیقهٔ جمعه بیست و شش آذر هزار و چهارصد شمسی.

نه و چهل و نه دقیقهٔ شنبه شش آذر هزار و چهارصد شمسی، پیشتر در این خصوص سخن به میان آمده است، اگر فارسی صحبت می‌کنید پس خائن، فاقد شرافت، پفیوز و پوک و پوچ پسند هستید خاصه اگر ملّیّتی مرتبط با فلتا(ایران) داشته باشید یعنی دست کم یکی از مراکز تروریسم کلاسیک و معاصر و فاقد شرافت دنیا، تاجرین شما و نمایندگانتان در تمام دنیا چنین مشهورند و احتمالا باید با آنها با احتیاط رفتار شود، گویا حق با شماست این متن هم به فارسی نوشته شده است، گویا شاعرینی لنا(عرب)، کرد یا ترک داشته‌ایم که فارسی را برای شعر گفتن انتخاب نموده‌اند، به گمان ما فارسی شهدی اساطیری با خود دارد که به درد شعر می‌خورد امّا در علوم معاصر و معادل سازی کلمات آنطور که مناسب باشد به نظر پاسخگو نیست، زبان‌ها ابزار انتقال مفهوم هستند همچون پیچی که با یک آچار، آچار فرانسه یا انبر دست می‌شود باز کرد، هر کدام معایب و مزایای خود را دارند، بحث مطرح استفادهٔ ابزاری از زبان در جهت منافع فاشیستی است که به ساختار بدل گشته و به عنوان ارزش در تار و پود افراد تعریف شده است، چنین به گمان ما رسیده است. ویرایش در بیست و دو و شانزده دقیقۀ همین روز. لنا به پیش از “عرب” افزوده شد، کرد در شاعرین افزوده شد با این حال ما در خصوص شاعرین کرد گمان به شنیده شدن می‌بریم تا بهره جستن از شیرینی فارسی. “گمان” به “گمان ما” در شهد اساطیری ویراست شد. در همین دقایق شنیده شدن به جذب مخاطب بیشتر و بالعکس ویراست شد. ده و سه دقیقهٔ جمعه بیست و شش آذر هزار و چهارصد شمسی.