پاره شدن بند ناف از فرط گریه

تعداد پاراگرف: 1

ناف ما پاره شده است در همان نوزادی گویا بسیار مشغول گریه بوده ایم با صدایی بلند که همسایه ها را نیز متوججه می ساخته است به حددی که باعث پارگی ناف شده، به گمان این موضوع کم نظیر یا بی نظیر بوده است و البتته به گوش آقای خامنه ای نیز رسیده است، ما در این اشخاص جز تلاش به دراز دستی در زندگی دیگران موضوعی گمان نبردیم، به گمان اددعای آقای محممد و دیگر اشخاص نظیر ایشان از سلسله ی آقای آدم نیز در همین راستا است، به هر حال آنچه به کم رنگی به یاد می آوریم عمل شدنمان بود در شهر پارس آباد مغان که احتمالاً پنج سالی داشتیم، با هواپیما رفته بودیم، شخص آقای دکتر در شروع عمل خواستند تا ده بشمارم و حوالی بعد پنج بود که همه چیز رفت، وقتی به هوش آمدم دستکشی پزشکی باد شده به عنوان بادکنک در اختیارم داشتند، در خانه ی مادربزرگ مادری به گمان بستری مانندی بودیم که چند روز بعد برای کشیدن بخیه ها آمدند، آنچه گمان می بریم رها سازی ما در همان شرایط تا حدود شاید پنج سالگی به این دلیل بوده است که از میان برویم، به گمان آقای موسوی نیز از موضوع پارگی ناف از فرط گریه اططلاع داشته اند همینطور احتمالا آقایان خاتمی و رفسنجانی، گمانی بردیم در خصوص ترور آقای آیت که گویا بر خلاف نشستن آقای موسوی بر کرسی وزارت خارجه بوده اند در زمان گرفتن رای اعتماد وزارت خارجه از جانب آقای موسوی در سال هزار و سیصد و شصت شمسی که ترور آقای آیت کار آقای خامنه ای بوده است، منظور از نوشتن این گمان پندار ما از رابطه ی تنگاتنگ ایشان از همان نخستین اییام است، آنطور که به ما رسیده متوللد ۲۷ بهمن هزار و سیصد و شصت و سه هستیم که در شناسنامه ۲۷ فروردین هزار و سیصد و شصت و چهار نوشته شده است، 03:26 پنج شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ آگوست ۱۸ ۲۰۲۲ بلا نسبت طویله، باغستان شهریار.