بیرون و درون، سوژه و اُبژه

تعداد پاراگرف: 1

به گمان ما از آنچه سوژه و اُبژه یا عین و ارض می‌نامند بیرونی وجود ندارد هر چه هست درون است و این درون تعریف نمیگردد مگر به واسطهٔ درون‌های دیگری در بیرون. در خصوص املای عین و ارض تردید داریم، اصطلاحات به کار رفته یادآوری و برگرفته از برنامه‌ای در شبکهٔ چهار همین ساعات، باغستان شهریار، ۱۹:۵۵ جمعه ۲۷ اسفند ۱۴۰۰. اگر نمیتوانستیم تنها زندگی را ادامه دهیم منقرض می‌شدیم، ساختار بیولوژیک ما برای تداوم نیاز به جفت گیری و شکستن تنهایی دارد و احتمالاً همین باعث تکثّر است، ما اگر دست بر آتش بریم خواهیم سوخت این موضوع بدیهی است، یک فرآیند در بیرون، ما نظر به مغز داریم که یا هست یا نیست، آیا می‌توان اندیشه را بدون غشای مغز در نظر گرفت، بدون وحدت خون و آن نوع از سلّول‌ها وجود اندیشه را، مرز بیرون و درون کجاست که ما وجود بیرون را از نظر بیرون داریم. شاید مناسب باشد درد و زیان را حدود این تفکیک به گمان آورد. و وجود ندارد را به نامناسب است ویراست داشتن. ۲۰:۲۷ همین حوالی.