برای نجات دادن کسی از مرگ احتمالاً باید نخست زندگی را شناخت. چنین گمان بردهایم. آیا نشناختن زندگی کفایت است بر منفعل بودن در مواجهه با چنین موضوعاتی، مرز افعال آن کجاست. هفت و پنجاه و چهار دقیقهٔ سهشنبه شانزده آذر هزار و چهارصد شمسی. شامل بودن به دستهٔ اختیار و خانواده افزوده شد، یازده و بیست و پنج دقیقهٔ همین روز.
دسته: اختیار
اختیار
چنین گمان میبریم، اختیار از مرگ مهمتر است از منظر ما، موضوع نخست اختیار است و موضوع انتها، دست کم در این ساعات گمان میبریم اراده و گمان ما چنین باشد، شاید بتوان گمان برد انسان به اختیار تعریف میشود نه به زنده بودن نباتی. ۱۱:۰۹ یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰. گمان بردن نخست و این ساعات و گمان به اراده و گمان افزوده شد، بتوان گفت به بتوان گمان برد ویراست شد، ۱۱:۲۹ همین روز.
چنان با اختیار بیگانه شدهایم که واژهٔ انگلیسی اثُوریتی(authority) به غیر از معادل اختیار به کلمهای همچون مالکیّت نیازمند به نظر میرسید دست کم تا پیش از رسیدن به ثمرهٔ کشاکش این مضمون، چنین گمان بردهایم. نه و سی و چهار دقیقهٔ یکشنبه بیست و یک آذر هزار و چهارصد شمسی.
اختیار نیست آنچه در آن اجباری هست به انتخاب، چنین گمان بردهایم. بیست و سه و سی دقیقهٔ جمعه دوازده آذر هزار و چهارصد شمسی.
اهمّیّت قائل شدن
اهمّیّت دادن به نظر دست کم زمانی ممکن است اهمّیّت ندادن باشد، گویی دموکراسی و بلوغ نیز بدون این نگرش و احترام موجود در آن به اصل اختیار بشر به رشد و گرفتن معنایی رو به تکامل نزدیک نمیشوند. چنین گمان بردهایم. یازده و پنجاه و پنج دقیقهٔ پنجشنبه یازده آذر هزار و چهارصد شمسی.